ای مادر عزیز که جانم فدای تو
قربان مهربانی و لطف و صفای تو
هرگز نشد محبت یاران و دوستان
هم پایه محبت و مهر و وفای تو
مهرت برون نمی رود از سینه ام که هست
این سینه خانه تو و این دل سرای تو
ای مادر عزیز که جان داده ای مرا
سهل است اگر که جان دهم اکنون به پای تو
خشنودی تو مایه خشنودی من است
زیرا بود رضای خدا در رضای تو
گر بود اختیار جهانی به دست من
می ریختم تمام جهان را به پای تو
4 دیدگاه
عالیه مرسی خیلی دوستتون دارم همه خاطراتم زنده شد
من الان برای مامانم خواندم نمی دانم خوشش امد یا نیامد
سلام این شعرمن وبرد به خاطرات نوجوانی.عجب حال وهوایی بود یادش بخیر
سلام من قصه تون رو خیلى دوست نداشتم چون یک زره بى مزه بود❤️❤️❤️❤️