دیشب که از خواب پریدم

دیشب که از خواب پریدم لولو دیدم نترسیدم
اما تو ی رختخوابم شر شر بارون شنیدم
بابا برام پنبه و پوشک خریده
مامان جونم بهم میگه
اگه بازم جیش بکنم دیگه بهم شیر نمیده

3 دیدگاه

  1. نوشته رونیکا در 28 آوریل, 2016 ساعت 7:30 ب.ظ | پاسخ

    ممنون از همه شعرهاتون خیلی خیلی خوب هستن

  2. نوشته عذرا در 14 دسامبر, 2017 ساعت 8:56 ق.ظ | پاسخ

    سلام.ممنونم از این همه زحمتتون.در این مورد شعر خیلی از لحاظ روانشناسانه اشتباه..یعنی چی که مامانم جیش بکنم دیگه بهم شیر نمیده..حق طبیعی بچه شیر خوردن و دستشویی کردنه..خواهشا از نویسندگان بخواین به صرف موزون بودن اشعارشون نسرایند…حق طبیعی بچه رو گرو کشی کردن درست نیست.ممنونم از این همه تلاشتون

  3. نوشته ارسلان در 27 ژوئن, 2023 ساعت 10:59 ب.ظ | پاسخ

    دوستان این هم شعری زیبا از من
    دیشب تو باغ لومبه
    منو فاطی کس قلمبه
    هی میزدیم تلمبه

نوشتن دیدگاه

به دلیل استفاده کودکان تمام دیدگاه‌ها پیش از نمایش بازبینی میشوند.
آدرس ایمیل شما نمایش داده نمی‌شود. گزینه هایی که با * مشخص شده اند باید پر شوند.

*
*
این صفحه در مرورگرهای مدرن مانند Chrome، Firefox و Safari بهتر رویت میشود.