دیشب که از خواب پریدم لولو دیدم نترسیدم
اما تو ی رختخوابم شر شر بارون شنیدم
بابا برام پنبه و پوشک خریده
مامان جونم بهم میگه
اگه بازم جیش بکنم دیگه بهم شیر نمیده
دیشب که از خواب پریدم
رده: سروده / ترانه
رده: سروده / ترانه
دیشب که از خواب پریدم لولو دیدم نترسیدم
اما تو ی رختخوابم شر شر بارون شنیدم
بابا برام پنبه و پوشک خریده
مامان جونم بهم میگه
اگه بازم جیش بکنم دیگه بهم شیر نمیده
3 دیدگاه
ممنون از همه شعرهاتون خیلی خیلی خوب هستن
سلام.ممنونم از این همه زحمتتون.در این مورد شعر خیلی از لحاظ روانشناسانه اشتباه..یعنی چی که مامانم جیش بکنم دیگه بهم شیر نمیده..حق طبیعی بچه شیر خوردن و دستشویی کردنه..خواهشا از نویسندگان بخواین به صرف موزون بودن اشعارشون نسرایند…حق طبیعی بچه رو گرو کشی کردن درست نیست.ممنونم از این همه تلاشتون
دوستان این هم شعری زیبا از من
دیشب تو باغ لومبه
منو فاطی کس قلمبه
هی میزدیم تلمبه