شاپرک جان، تو که باز ،
تا رسیدی رفتی
باز کم ماندی و زود ،
پر کشیدی رفتی
شاپرک این که نشد ،
نیم ساعت بنشین
من و این باغچه را،
ساعتی خوب ببین
گل من خانه توست ،
روی آن بازی کن
تو که با گل خوبی ،
خوب گل بازی کن
پیش من باشی اگر ،
شعرها می خوانم
پیش من باشو ببین ،
ق ّصههامیخوانم
به دو بال تو قسم،
که چنان رنگین است
شاپرک باور کن ،
دوستی شیرین است
دوستی شیرین است
رده: سروده / ترانه
نگارنده: مصطفی رحماندوست
یک دیدگاه
بسیار زیباست….