سر به دوش هم نهاده اند
بی صدا،میان شهر ما
خانه های طاق گنبدی
خانه ههای پیر و بی ریا
مثل چند پیرمرد خوب
در کنار هم نشستهاند
پای چند آسمانخراش
ساکت اند و دلشکسته اند
روی دوششان لمیده اند
گربه های خسته،مهربان
پُر ز بق بقوی تازه است
چینه های کاگلی شان
شهر رفته رفته می شود
پر ز آسمانخراشها
می برد ز یاد خود چه زود
کوچه های تنگ و ساده را
خانه های طاق گنبدی
ذره ذره آب می شوند
زیر چنگهای آهنی
یک به یک خراب می شوند.
خانه های پیر
رده: سروده / ترانه
نگارنده: مجید ملا محمدی