بزی نشست تو ایوونش
نامه نوشت به مامانش
من بزی تو هستم
نازنازیه تو هستم
کوچیک بودم بزرگ شدم
اندازه ی یه گرگ شدم
دیروز رفتم تو جنگل
به جنگ خرس تنبل
با شاخای بلندم
پوستشو از جا کندم
ای مامان نازنین
به من بگو افرین
بزی نشست تو ایوونش
رده: سروده / ترانه, گلچین
4 دیدگاه
عالی
سلام ممنون از شعر ها وداستانهایی که میزارید این شعره یه جاش می گفت :دیروز که رفتم جنگل شیر رو کلافه کردم
با این شاخای تیزم شیکمشو پاره کردم
دوست عزیز اون یه شعر دیگست
دوست عزیز اون یه شعر دیگست